جدول جو
جدول جو

معنی عبدالله دارمی - جستجوی لغت در جدول جو

عبدالله دارمی
(رِ)
عبدالله بن عبدالرحمن بن فضل بن بهرام (یا مهران) بن عبدالصمد. متولد سمرقند و ساکن آن شهر بود. او را از بزرگان حدیث میشمارند. کتابهای او عبارتند از: 1- التفسیر. 2- الجامع الصحیح یا سنن دارمی یا المسند. درگذشت دارمی به سال 255 هجری قمری در هفتادوپنج سالگی بشهر مرو اتفاق افتاده و خاک او در آن شهر است. (ریحانه الادب ج 2)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شِ)
عبدالله. در زمان هادی خلیفۀعباسی میزیست. وی از معاصرین عبدالله بن مقفع و به زندقه معروف به ود. صاحب تاریخ گزیده وی را از کسانی میداند که اقدام به انشاء نقیض قرآن کردند. عبارت تاریخ گزیده در این باره چنین است: ’قوم زنادقه در عهد او (هادی) قوت گرفتند. از ایشان عبدالله بن المقفع مصنف کتاب کلیله و دمنه به عربی و صالح بن عبدالقدوس و عبدالله بن داود عم زاده سفاح و عبدالله هاشمی خواستند که نقیض قرآن انشا کنند’. سپس می نویسد: ’هادی از حال ایشان واقف شد تمامیت را بکشت’. (تاریخ گزیده صص 300-301)
لغت نامه دهخدا
عبداﷲ بن محمد بن حباب بن هیثم بن محمد بن ربیع بن خالد بن سعدان، معروف به باری بنا بگفتۀ امیر ابونصر بن ماکولا از مردم بار نیشابور نیست، (از معجم البلدان)، در لهجۀ کرمانیان خورجین بزرگی که از پنبه یا پشم یا موی بافند و چون بر پشت ستور و بیشتر خر بگسترند دو کیسه مانند هر یک بر یک جانب ستورافتد و در آن سنگ و آجر و کوت و هم سبزی و هندوانه و خربزه و کدو کنند، و آنرا در طهران گاله خوانند
لغت نامه دهخدا